هفته ای پر از خوشی وغم...
سلام به گل پسرخودم.ببخش منو مامانی ایندفعه دیر اومدم برات بنویسم آخه چندروز اینترنتم قطع شده بود!تواین هفته اتفاقای زیادی برامون افتاد،جاهای زیادی رفتیم خیلی بهمون خوش گذشت.اماچه فایده آخرهفته یه اتفاقایی افتاد که همه ی خوشیهامون کلا یادمون رفت.واقعا هیچ خوشی دووم نداره بعداز هر خوشی یه غمی هم هست برای من که اینطور بوده.الان که دارم برات مینویسم خیلی دلم گرفته خیلیی.فکر میکنم دنیا داره برام به آخر میرسه،البته اینجوریم نیست چون خیلی ناراحتم اینطوری فکر میکنم....خوب بگذریم!ازجمعه ی هفته ی پیش بگم که عصربابابایی رفتیم پارک که یه جشن هم بود اما چون زیاد برامون جالب نبود تو جشن نموندیم ورفتیم اطراف پارک میگشتیم.عمه فاطمه زنگ زد که ما اومدیم خونت...
نویسنده :
مامان آرزو
17:10